-
جسارت کردم که بگویم . . .
شنبه 15 تیرماه سال 1392 01:31
سرد است اما سرما نمی خورم تو نگران نباش کلاهی که سرم گذاشتی تا گردنم را پوشانده است . دانش
-
نگاه تیزبین ادبای ایران از منظر یک خال
چهارشنبه 10 آذرماه سال 1389 16:04
درود بعضی وقتا شاعران ما نیز به جنگ و جدال به هم میپردازند و در مورد یک بیت یا حتی یک شعر اون شاعر به نقد و حتی دیس کردن اون میپردازند. حافظ توی چند صد سال پیش شعری رو سروده که توی به هیبت و زیبایی خط و خال یاری به شیوه ای دل انگیز گفته که چند شهر رو میده تا اون دلبر بهش پاسخ بده. حالا بعد از گذشت چندصد سال به تریپ...
-
متن ترانه زیبای چشمات از مهنوش
چهارشنبه 24 شهریورماه سال 1389 17:15
با درود به شما دوستان گل متن ترانه بسیار زیبای چشمات از مهرنوش که یه کار زیبا رو ارائه دادن و موزیک ویدئوی زیبایی رو نیز کار کردن. تقدیم به همسر مهربانم عسل بانو و همچنین شما دوستان گلم . تو که چشمات خیلی قشنگه رنگ چشمات خیلی عجیبه تو که این همه نگاهت واسه چشمام گرمُ نجیبه می دونستی که چشات شکل یه نقاشیه که تو بچگی...
-
تو ز من خرده مگیر
سهشنبه 25 خردادماه سال 1389 17:09
تو ز من خرده مگیر من هنوز در سفرم تو زمن خرده مگیر تو ز من خرده مگیر که چرا کوچهء ما بن بست است، که چرا برج امرداد گرم است. ته آن کوچهء ما، پشت آن بید بلند،دیواری ست که ماهتاب از سر آن می تابد. شاید آن روز رسد،که دگر ظهر امرداد به ما زل نزند گل شب بو به ما از عطر نفس خویش ندهد تو ز من خرده مگیر... پ.ن : امرداد همان...
-
دارا جهان ندارد
یکشنبه 30 فروردینماه سال 1388 14:09
دارا جهان ندارد سارا زبان ندارد بابا ستاره ای در هفت آسمان ندارد بر نام پارس دریا نامی دگر نهادند گویی که آرش ما،تیر و کمان ندارد دریای مازنی ها برکام دیگران شد نادر زخاک برخیز ، میهن جوان ندارد دارا کجای کاری دزدان سرزمینت بربیستون نویسند دارا جهان ندارد آییم به دادخواهی فریادمان بلنداست اماچه سود اینجانوشیروان ندارد...
-
سفره هفت سین در کنار آرامگاه کورش .::: پاسارگاد :::.
شنبه 1 فروردینماه سال 1388 16:38
درود و صد درود به شما هم میهنان عزیزم، امیوارم که در نخستین روز از فصل بهار و نیز از نخستین گلبرگ دفتر 365 برگی گل زندگانیتان، هم به نیکی بوییده باشید و هم به نیکی از عسل گلبرگ بهاری نیز چشیده باشید. روز و هنگامه ء نخستین بهاری شما به کامتان شیرین باد و نوروز بر شما آزاد مردان و آزاد زنان ایرانی و هم چنین فارسی زبانان...
-
نوروز شادباش
پنجشنبه 29 اسفندماه سال 1387 11:51
امروز واپسین روز از زمستون و همچنین واپسین روز از سال 1387 هستش. سالی موش با همه بالا و پایین پریدن هاش داره تموم میشه و سر و کله آقا/خانوم گاوه داره پیدا میشه. توی سال هشتاد و هفت زیان خیلی دیدم، سفری به اصفهان و تهران داشتم که سفر خوبی بود و شادی بسیار کردیم. عکس هایی انداختیم و فیلم هایی گرفتیم، و از خودمون نیز توی...
-
.::: خانومی جونم ببین چه قدر دوستت دارم :::.
دوشنبه 12 اسفندماه سال 1387 16:32
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 با چشــای بــی تفـاوت روبـروی مــن میشــیـنــی میگی هرچی بود تموم شد نمی خوای منو ببینی روزای خوبـمـــــون انـگـــار همـه از یـاد تو رفتـه روبروت گریه نکردن نمی دونی که چه سخته تو که جای من نبودی وقتی خنده هات رو دیدیم رفتی و آخرین کلامُ از صدای تو شنیدم نه تو اونی...
-
.::: عزیزم من عاشقتم :::.
یکشنبه 11 اسفندماه سال 1387 10:56
نمی خوام بگم که قدر یه دنیا دوستت دارم ... نمی خوام بگم که مثل گلی ... چون گل هم یه روز پژمرده میشه ... نمی خوام بگم که سیاهی چشمات مثل شبهای پر ستاره است ... چون شب هم بالاخره تموم میشه ... نمی خوام بگم که مثل آب پاک و زلالی ... چون آب که همیشه پاک نمی مونه ... نمی خوام بگم که دوستت دارم ... چون من که اصلا دوستت...
-
.::: واژه ای به نام دوستت دارم :::.
شنبه 10 اسفندماه سال 1387 17:12
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 بهار را به خاطر گل و تو را به خاطر زیباییت دوست میدارم. من هیچوقت تو را ترک نخواهم کرد ، من درختم و تو گلی؛ آیا هیچ دیده ای درختی گلی را ترک کند نه. . . ؛ این گل است که همواره درخت را ترک میکند؛ پس من بهار را به خاطر گل و تو را به خاطر زیباییت دوست میدارم. مهربانم...
-
به تو چه من راضی ام. . .
جمعه 2 اسفندماه سال 1387 10:28
شاید اگه یه جایی یه کسی یه چیزی با یه کاری بهم بگه از نو زنده شو بگم نه، بگم نه چون از الانم راضیم، راضی راضی . . . شاید اگه دوباره بگن ، سه باره بگن ، و هزار و هزارون بار دیگه هم بگن ، من بگم نه . . . از زندگی الانم راضیم راضی راضی . . . راضی و رضایت داشتن از زندگی یکی از شرط های موفقیت هستش ، پس چرا من بیام آینده...
-
غریبه
شنبه 13 مهرماه سال 1387 17:58
خیلی غریبی واسه من از چه شبی جدا شدی هر چه زمینه خاک تو لونه ی سایه ها شدی کدوم غروب نشونی داد شب از کدوم جاده بیای از عاشقای رهگذر نشونی منو بخوای وقتی که حرف من نبود کدوم صدا در تو نشست کدوم ستاره پر کشید تو چشمای تو نطفه بست غریبه ای اما دلم برای تو پر میزنه برای پیدا کردنت به هر شبی سر میزنه ای غریبه خوش اومدی به...
-
درود
پنجشنبه 13 تیرماه سال 1387 17:22
این روزها حالم خوبه... خوبتر از دیروز و بهتر از فردا... خوبی رو توی نگاه ماهی های آکواریم دیدم... دیدم که چه سراسیمه به من نگاه میکردن ، حباب هایی رو به سطح آب رسوندن، حباب ها ژاره شدن، ولی هیچی توشون نبود... خالیه خالی بودن... ماهی رفتند عقب، عفب تر، خیلی عقب... من رو به همدیگه نشون میدادن... بیفی اومد رو سطح آب،...
-
اولین قدم
یکشنبه 15 اردیبهشتماه سال 1387 17:18
سلام وقتی که ازش دور میشدم، زیر لب زمزمه میکرد... دستش رو رها کردم، رهایش کردم در زمان... اون پشت سرش رو نگاه میکرد، منم گاهی بر میگشتم و نیم نگاهی بهش میکردم... گرگ و میش نمیذاشت ببینمش... کم کم ازش دور شدم... دور دور... دور تر از اونی که فکرش رو میکردم... رسیدم به اقیانوسی که فقط آب کم داشت... بر روی رویا سوار...