جزیره

جزیره ای دور تر از هر کجا

جزیره

جزیره ای دور تر از هر کجا

تو ز من خرده مگیر

تو ز من خرده مگیر
من هنوز در سفرم

                          تو زمن خرده مگیر


تو ز من خرده مگیر که چرا کوچهء ما بن بست است،


که چرا برج امرداد گرم است.


ته آن کوچهء ما،


پشت آن بید بلند،دیواری ست که ماهتاب از سر آن می تابد.


شاید آن روز رسد،که دگر ظهر امرداد به ما زل نزند


گل شب بو به ما از عطر نفس خویش ندهد


تو ز من خرده مگیر...



پ.ن:امرداد همان مرداد ماه هستش.

این هم یه قطعه ای بودش که از ذهن من حقیر طراوش کرد.

تقدیم به کسانی که دوستشون داریم ولی نمی دونن.

نوروز شادباش

امروز واپسین روز از زمستون و همچنین واپسین روز از سال 1387 هستش. سالی موش با همه بالا و پایین پریدن هاش داره تموم میشه و سر و کله آقا/خانوم گاوه داره پیدا میشه.

توی سال هشتاد و هفت زیان خیلی دیدم، سفری به اصفهان و تهران داشتم که سفر خوبی بود و شادی بسیار کردیم. عکس هایی انداختیم و فیلم هایی گرفتیم، و از خودمون نیز توی شهرشون یادگاری گذاشتیم، یعنی من با یه نیمه بلد بودن خط میخی واسه بعضی از اصفهونی های عزیز یادگاری نوشتم.


یک سال و نیم بودش که نامزد بودم،جشن ریزه میزه ای گرفتیم و ازدواج کردیم چون سربازی رو پیش رو داشتم  جشن بزرگ رو گذاشتم واسه بعد از خدمت و از برج هشت هم وارد خدمت شدم.

سال بدی نبود ولی من بی تجربگی زیاد درآوردم و زیانش رو هم دیدم.

الان هم توی مرخصی عید هستم و داریم حالش رو میبریم، در انتظار سال جدید هستیم و بس.

دوستدار نو و تازگی هستم و از نوروز خوشمان می آید و دوستش داریم. جشن ملی و باستانی ماست و از آن دل نمی کنیم.


سال و مال و فال و حال و اصل و نسل و بخت و تخت
                                                                  بادت اندر شهریاری برقرار و بر دوام
سال خرم، فال نیکو، مال وافر، حال خوش،
                                                      اصل ثابت، نسل باقی، تخت عالی، بخت رام


سال نو رو به تموم ایرونی های عزیز و همچنین تموم کسانی که این آیین کهن و ایرانی رو جشن میگیرن شادباش میگم و آرزوی دلی شاد، جانی بی درد و روانی چون آیینه دارم.امیدوارم در این سال نو و این سالی که درپیش رو داریم به هر اون چه که میخوایم برسیم و در کنار خانواده سال خوب و خوشی رو داشته باشیم.


این شعر رو هم تقیم به شما دوستان میکنم :


جهان انجمن شد بر تخت اوی               از آن بر شده فره بخت اوی

به جمشید بر گوهر افشاندند               مر آن روز را روز نو خواندند

سر سال نو هرمز فرودین                     بر آسوده از رنج تن، دل ز کین

به نوروز نو شاه گیتی فروز                   بر آن تخت بنشست فیروزروز

بزرگان به شادی بیاراستند                   می و رود و رامشگران خواستند.


نوروز بر شما پیروز باد.

.::: عزیزم من عاشقتم :::.

نمی خوام بگم که قدر یه دنیا دوستت دارم...
نمی خوام بگم که مثل گلی... 

چون گل هم یه روز پژمرده میشه...
نمی خوام بگم که سیاهی چشمات مثل شبهای پر ستاره است... 

چون شب هم بالاخره تموم میشه...
نمی خوام بگم که مثل آب پاک و زلالی... 

چون آب که همیشه پاک نمی مونه...
نمی خوام بگم که دوستت دارم... 

چون من که اصلا دوستت ندارم...!!! 

بلکه من عاشقتم... 

  

عزیزم من دیوونه وار عاشقتم