جزیره

جزیره ای دور تر از هر کجا

جزیره

جزیره ای دور تر از هر کجا

نگاه تیزبین ادبای ایران از منظر یک خال

درود


بعضی وقتا شاعران ما نیز به جنگ و جدال به هم میپردازند و در مورد یک بیت یا حتی یک شعر اون شاعر به نقد و حتی دیس کردن اون میپردازند.


حافظ توی چند صد سال پیش شعری رو سروده که توی به هیبت و زیبایی خط و خال یاری به شیوه ای دل انگیز گفته که چند شهر رو میده تا اون دلبر بهش پاسخ بده.

حالا بعد از گذشت چندصد سال به تریپ بعضی شاعران برخورده که در غیاب شاعری بزرگ بنام حافظ میدون رو خالی دیدن و گرد و خاک میکنن.


بخونید و خودتون قضاوت کنید :


حافظ:
اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را
به خال هندویش بخشم سمرقند بخارا را

صائب تبریزی:
اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را
به خال هندویش بخشم سر و دست و تن و پا را
هر آنکس چیز می بخشد ز مال خویش می بخشد
نه چون حافظ که می بخشد سمرقند و بخارا را

شهریار:
اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را
به خال هندویش بخشم تمام روح اجزا را
هر آنکس چیز می بخشد بسان مرد می بخشد
نه چون صائب که می بخشد سر و دست و تن و پا را
سر و دست و تن و پا را به خاک گور می بخشند
نه بر آن ترک شیرازی که برده جمله دلها را

محمد عیادزاده:
اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را
خوشا بر حال خوشبختش، بدست آورد دنیا را
نه جان و روح می بخشم نه املاک بخارا را
مگر بنگاه املاکم؟چه معنی دارد این کارا؟
و خال هندویش دیگر ندارد ارزشی اصلاً
که با جراحی صورت عمل کردند خال ها را
نه حافظ داد املاکی، نه صائب دست و پا ها را
فقط می خواستند این ها، بگیرند وقت ما ها را.....؟؟؟


پیروز باشید .

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد